کد مطلب:106504 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:145

خطبه 119-بیان فضیلتهای خود











[صفحه 203]

از سخنان آن حضرت علیه السلام است: به خدا سوگند چگونگی تبلیغ رسالتها، و ایفای وعده های خدا، و تفسیر كلمات را می دانم و ابواب حكمت، و روشنی امر حق در نزد ما خاندان پیامبر (ع) است، آگاه باشید كه احكام دین یكی است، و راه آن كوتاه و نزدیك است، هر كسی به این راه درآید به كاروان حق پیوسته و بهره مند می شود، و هرس از آن باز ایستد گمراه و پشیمان می گردد. امام (ع) این خطبه را با ذكر فضیلت خود آغاز فرموده، كه عبارت از دانش او به چگونگی رسانیدن رسالتهای الهی و علم او به برآوردن وعده هایی است كه خداوند در روز رستاخیز به پرهیزگاران داده است، منظور از كامل بودن وعده، آن وعده ای است كه تخلف نشود، و كامل بودن اخبار، خبرهایی است كه دروغی در آنها نباشد، و تمام بودن اوامر و نواهی او، مشتمل بودن آنهاست بر مصالح مخصوص و منافع اكثر مردم، آری شایسته اوصیای پیامبران (ع) و جانشینان آنها در روی زمین در میان بندگان خداست كه دارای این مرتبه از دانش و فضیلت باشند، پس از آن امام (ع) برتری عموم اهل بیت (ع) را یادآوری می كند، منظور امام (ع) از عبارت ضیاء الامر، انوار علومی است كه امور دنیا و اعمال آخرت بر اساس آنها قرار داده

شده است. و سزاوار است انسان كارهای خود را در پرتو فروغ آن دانشها و ارزشها انجام دهد، اعم از وضع مقررات پسندیده و آنچه مایه نظام امور خلق می شود، و قوانین سیاست مدن و تدبیر منزل و جز اینها، زیرا اگر انسان به كاری دست زند، و در آن از فروغ انوار احكام الهی، و هدایت و ارشاد پیامبر گرامی (ص) و جانشینان بر حق او مدد نگیرد، سرانجام آن كار، جز سرگشتگی و انحراف از طریق حق چیز دیگر نخواهد بود، امام (ع) واژه شرایع را برای انهار حیاتبخش علوم اهل بیت (ع) استعاره فرموده، و وجه مشابهت این است كه همان گونه كه رودها و چشمه ها محل ورود تشنه كامان و جویندگان آب است ائمه (ع) نیز مراجع طالبان علم و منابع پر فیض جویندگان حق و تشنگان زلال معرفت می باشند، واژه واحده اشاره است به این كه گفتار و دستورهای آنان در زمینه دین با یكدیگر اختلاف ندارد، و چون آنان دانا به اسرار دین آگاه به حقایق آنند در سخن آنها اختلافی نیست و به منزله شرع واحدند، همچنین واژه سبل را برای آنان استعاره فرموده است. مناسبت تشبیه آن است كه همان گونه كه راه صاف و روشن، آدمی را به مقصد می رساند، آنان نیز انسان را با بینش و دانش خود، در كوتاهترین زمان به مطلوب خود م

ی رسانند. فرموده است: من اخذ بها لحق یعنی: هر كس علم را از آنان فرا گیرد، و از آنها پیروی كند، به پیشینیانی كه راه خدا را سالك بوده و به مقام قرب او واصل شده اند ملحق، و اگر تخل كند پشیمان خواهد شد. گفته شده: مراد از شرایع الدین این است كه آیینهای دین وسیله و ابزار قوانین كلی الهی هستند، زیرا عمل به هر یك از آنها موجب ثواب و پاداش است، از این رو در این جهت یكی هستند، و همگی بدون ستم و انحراف انسان را به بهشت می رسانند كه همین معنای واژه قاصده در جمله و سبله قاصده می باشد، ولی ظهور آن در معنای نخست بیشتر است، زیرا امام (ع) در مقام ذكر فضیلت اهل بیت (ع) است.

[صفحه 203]

كار كنید برای روزی كه اعمال نیك برای آن روز اندوخته می شود، و رازها در آن آشكار می گردد، كسی كه خرد حاضرش به او سود نمی بخشد، خردی كه از او دور و غایب است از سود رسانی به او نارساتر و ناتوانتر است، بپرهیزید از آتشی كه گرمی آن سخت، و ژرفای آن بسیار، و زیور آن غل و زنجیر آهنین و آشامیدنی آن چرك و زرداب است. هان بدانید یاد نیكی كه خداوند برای انسان در میان مردم قرار دهد، بهتر از مالی است كه برای كسی به میراث بگذارد كه او را سپاسگذار نباشد. چون غرض سخنران از اظهار فضل خود این است كه سخنان او را بپذیرند و به كار بندند، لذا امام (ع) پس از بیان این مطلب، به كار و كوشش برای زندگی پس از مرگ و روز واپسین دستور می دهد، منظور از واژه ذخائر كارهای نیك است و معنای عبارت: و من لاینفعه حاضر لبه تا... اعوذ این است: هم اكنون كه خردتان حضور دارد، و آن را در اختیار دارید پند گیرید و عبرت آموزید، زیرا در آن هنگام كه مرگ دررسد، و درد و هراس آن و آنچه پس از آن است شما را فرا گیرد خردتان كه حضور خود را ترك كرده، از سود رسانی به شما ناتوانتر، و از هر موقع نایابتر است، سپس با ترسانیدن مردم از آتش دوزخ، تاكید می كند كه

حسابرسی روز قیامت بسیار سخت و دقیق است، و مراد از زینت آتش، غلها و قیدها و گرزها و زنجیرها آهنینی است كه به منزله زیب و زیور می باشد. فرموده است: الا و ان اللسان... تا آخر، این هشداری است برای كه به مال و دارایی ارج نگذارند، و ذكر خیر مردم را برای آخرت و خودخواهان باشند، پیش از این در ذیل گفتار آن بزرگوار در آن جا كه فرموده است: اما بعد فان الامر ینزل من السماء الی الارض، به این موضوع اشاره شده است.


صفحه 203، 203.